معنی ساز بادی چوبی

حل جدول

فارسی به انگلیسی

لغت نامه دهخدا

ساز بادی

ساز بادی. [زِ] (ترکیب وصفی، اِمرکب) آلت موسیقی از ذوات النفخ که با دمیدن نفس آدمی یا هوا نغمه کند. چون نی و شیپور و ارغنون. رجوع به ساز و ذوات النفخ شود.


بادی

بادی. (ص نسبی) منسوب به باد.
- انجیر بادی، تین بادی، انجیر پیش رس و انجیر بادی در فارس معدودی ثمر انجیر است که پیش از رسیدن دیگر انجیرهای درختی پوچ و پرباد و کم مزه رسد.
- بواسیر بادی، نوعی از بواسیر.
- چراغ بادی، چراغ سیمی (در تداول عامه). چراغ فنری.
- کشتی بادی، کشتی دارای بادبان. کشتی باشراع.

فرهنگ عمید

بادی

کارکننده با باد: آسیای ‌بادی، کشتی بادی، سازهای‌ بادی،
ویژگی وسیله‌ای ارتجاعی مانند لاستیک که آن را از هوا پر می‌کنند: قایق بادی،
ویژگی سلاحی که با فشار هوا گلوله را پرتاب می‌کند: تفنگ بادی،

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

ساز بادی چوبی

106

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری